لاهیجانی غریب

خاطرات ،دل نوشته هاو دیدگاه های رمضانعلی دمیا

لاهیجانی غریب

خاطرات ،دل نوشته هاو دیدگاه های رمضانعلی دمیا

درباره معلم شهید محمد حسن علیدوست



 شهید محمد حسن علیدوست در تاریخ 4 آذر 1336 در کوی غریب آباد شهرستان لاهیجان در خانواده ای زحمتکش و کارگری به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا علی رفتگر بازنشسته شهرداری و متولی مسجد محله غریب آباد و مادر ایشان زنی زحمتکش و خانه دار بود. ( مادرش خاله مادرم بود و نسبت فامیلی داریم)

  آن ها رو به روی منزل ما سکونت داشتند و همسایه بودیم. او پنج سال از من بزرگتر بود و به عنوان الگو در پیدا کردن راه و هدف زندگی ام نقش بسزایی داشت. او عضو تیم فوتبال محله بود و در کنار تحصیل به ورزش هم علاقه نشان می داد. بحمدالله شهید علیدوست دوران نوجوانی و جوانی سالمی را قبل از انقلاب سپری کرد و از هرگونه آلودگی و انحرافات اخلاقی و فکری جوانان آن دوران مبرا بود.

  محمد حسن علیدوست در سال های 56 و 57 همراه خیل عظیم مردم ایران به نهضت انقلابی پیوست و در کنار سایر انقلابیون فعالیت های چشمگیری علیه نظام شاهنشاهی انجام داد.

  پس از پیروزی انقلاب راه خدمت به مردم را در پیش گرفت و به فعالیت های جهاد سازندگی و خانه سازی برای محرومان شهر روی آورد. زمانی که گروهک های مارکسیستی و ضد انقلاب شهرهای شمالی به ویژه شهر لاهیجان را عرصه تاخت و تاز خود قرار داده و قصد سهم خواهی و مصادره نهضت و انقلاب ملت ایران را به نفع خود داشته و با شعار های عوام فریبانه مردم و جوانان را به سوی خود جذب می کردند، او برای جلوگیری از انحراف و جذب جوانان اقدام به فعالیت های فرهنگی و ایجاد اولین کتابخانه شهرستان در مسجد محله غریب آباد نمود. در این مکان علاوه بر امکان کتاب خوانی و ارتقای معلومات و رشد فکری جوانان، برنامه های دیگری از جمله دعوت از شخصیت های محلی برای سخنرانی ، برگزاری کلاس های آموزشی کودکان و نوجوانان، نمایش فیلم، برنامه کوهپیمایی هفتگی و... صورت می گرفت و بدین ترتیب بسیاری از جوانان و مردم جذب مسجد شدند. یکی دیگر از فعالیت های فرهنگی که به اقتضای اوضاع و احوال آن زمان رواج داشت، بحث های آزاد و جدال احسن با طرفداران گروه های مخالف انقلاب به ویژه چریک های فدایی خلق، توده ای ها و سازمان مجاهدین بود که او و برخی از دوستان عضو آن کانون ترتیب می دادند. این مناظره ها جنبه روشنگری داشته و افرادی را که زمینه بازگشت به دامن انقلاب و اسلام داشتند به این طریق هدایت می شدند و راه خود را انتخاب می کردند.

  در مجموع در سال های اول انقلاب ، مسجد و کتابخانه محله غریب آباد به دلیل فعالیت های گسترده فرهنگی تبدیل به کانون و پایگاه مهمی برای نیروهای انقلابی شهر شده بود. و خدمت بزرگی بود که شهید بزرگوار ما محمد حسن علیدوست نقش ممتاز و ارزنده ای در انجام آن داشت. این کانون مذهبی و انقلابی در آن برهه از زمان با فعالیت های گسترده خود موجب پیشگیری  بسیاری از انحرافات جوانان محله و شهر شد. تمامی این فعالیت ها از عشق و علاقه و تعهد و باور عمیق شهید علیدوست و یاران وی نشات می گرفت.

  ایشان در راه انجام فعالیت های انقلابی خود با موانعی هم رو به رو بود. تعدادی از فراد معلوم الحال با او و کارهایش مخالف بودند و در مسیر اقداماتش کارشکنی می کردند. حتی به یاد دارم که شخصی از اهالی محل به او حمله ور شده و اهانت کرد. اما باوجود سرزنش ها و مخالفت ها او ایستادگی می کرد و به فعالیت هایش ادامه می داد.

  شهید علیدوست در ابتدای انقلاب جذب آموزش و پرورش شد. با توجه به سابقه ورزشی در رشته های کشتی و فوتبال به عنوان معلم ورزش در مدارس شهر تدریس می کرد

  پس از آغاز جنگ تحمیلی او بی تفاوت نبود . احساس تکلیف کرد و در کنار فعالیت های مذهبی ، فرهنگی ، ورزشی و تربیتی خود در اواخر سال 60 عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. در نهایت هنگام عملیات فتح المبین در جبهه رقابیه به تاریخ پنجم فروردین 1361 به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

  زمان شهادت ایشان من در جبهه مریوان کردستان حضور داشتم. از طریق تماس با اقوام خبر شهادت حسن علیدوست را دریافت کردم. متاسفانه به دلیل حضور در جبهه نتوانستم در مراسم تدفین او شرکت کنم.

  شهید علیدوست نخستین شهید محله غریب آباد لاهیجان است که بنا به وصیت خودش و نیز خواست خانواده اش در کنار مسجد محله به خاک سپرده شد. مخالفین او اشک تمساح می ریختند و خود را در زمره بهترین دوستان و یاران شهید قلمداد می کردند و از نام او برای کسب وجهه و آبروی نداشته خود استفاده می کردند. آن ها پس از شهادت شهید علیدوست فرصت طلبانه فعالیت های فرهنگی ، آموزشی ، کتابخانه و سایر برنامه های مذهبی و انقلابی راکه او بنا نهاده بود تعطیل کردند و به تدریج حضور بسیاری از جوانان انقلابی و یاران شهید علیدوست در مسجد کمرنگ شد اما به مدد الهی هیچ گاه چراغ این راه خاموش نشد و راه شهید علیدوست ادامه یافت و پر رهرو گردید.یاران او در عرصه های مختلف راه او را ادامه دادند.بعضی شهید شدند و تعداد زیادی با کوشش و تلاش خود منشا خدمات بزرگی برای کشور و مردم شدند.

  از شهید عزیز ما در هنگام شهادتش همسر جوانش و دو دختر شش ماهه و سه ساله به یادگار ماند. هم اکنون فرزندان شهید به جوانان برومندی تبدیل شده اند و با یاری خداوند پیام رسان راه و اهداف پدرشان خواهند بود....

این چند سطر را به جهت ادای دین و ارادتی که به آن شهید  عزیز دارم به یادگار در وبلاگم می گذارم. امیدوارم روح پر فتوح او از ما راضی و خشنود بوده و نزد حق تعالی از ما دستگیری و شفاعت نماید. .


    

همراه شهید حسن علیدوست در هنگام ورزش در زورخانه

 

 

.

شهید حسن علیدوست ایستاده از راست